باران ...
باران آمد
و نغمه هاي سرد زمستان را
بر گونه هاي تب كرده ام سرود
باران آمد
و طرح لبخندم را
جان دوباره اي بخشيد
دوباره باران
بر جاي جاي بودنم بارید
و سايه هاي مردد را
از پيشاني ام زدود
و چه باران زيباست
آنگاه كه ميبارد
بر لاي لاي گرم دلتنگي